قطره ی محال اندیش

...بیاکه قاعده ی آسمان بگردانیم...

قطره ی محال اندیش

...بیاکه قاعده ی آسمان بگردانیم...

برای پروانه

به شاخ شعله آن مرغی نشیند 

که ازآتش شررچون دانه چیند 

(زلالی خوانساری) 

درمجلس شراب رخ شرمگین مجوی 

ازجویبارشعله گل کاغذین مجوی 

(صائب) 

فسردگی مطلب ازدلم که درایجاد 

به تیغ شعله بریدندناف داغ مرا 

(بیدل) 

دل افسرده راآغوش سیلاب است آسایش 

عروس شعله رادربسترآب است آسایش 

(ملامعزفطرت) 

گشایم تابه وصف اوزبان را 

به آب شعله میشویم دهان را 

(ملامنیر)

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد