برای پرانه

سفید گشتن چشم است صبح امیدش 

توراکسی که سرراه انتظارگرفت 

(صائب) 

ازدل به می نرفت کدورت که ازگهر 

مشکل توان غباریتیمی به آب شست 

(صائب) 

ازنوشخندگل دل من وانمی شود 

صبح امیدمن لب خندان دیگر است 

(صائب) 

هرغنچه ای به شورنمی آوردمرا  

شورجنون من زنمکدان دیگراست 

(صائب)