قطره ی محال اندیش

...بیاکه قاعده ی آسمان بگردانیم...

قطره ی محال اندیش

...بیاکه قاعده ی آسمان بگردانیم...

برای پروانه

شب وصال توچون بادبی وصال بود

شب فراق توگوئی هزارسال بود

شب درازوغمان درازوجنگ دراز

درین سه کاربگوتامراچه کاربود؟

(خسروانی)

برای پروانه

می خورکه صدگناه زاغیاردرحجاب

بهترزطاعتی که بروی وریاکنند

(حافظ)

برای پروانه

به تکلم،به خموشی،به تبسم،به نگاه

میتوان بردبه هرشیوه دل،آسان ازمن

(کلیم)

برای پروانه

چون عهدنمیشودکسی فردارا  

حالی خوش داراین دل پرسودارا

می نوش بماهتاب ای ماه که ماه  

بسیاربتابدونیابدمارا

(خیام)